۴ درس بازاریابی از دست فروشان

همه ی آدم ها به نوعی تولید کننده اند. هر کس کالا یا محصولی برای عرضه دارد و قطعا برای معرفی و تبلیغ کالاهای خود شان تلاش میکنند. دست فروشان خیابان که خیلی اوقات بی تفاوت از کنار آن ها عبور میکنیم ، با اینکه امکانات کمی برای بازاریابی کالا و محصول خود دارند ولی تلاش زیاد آن ها برای معرفی و تبلیغ و به نوعی بازاریابی جالب و در خور توجه هست.

درس اول: سعی کنید در هر کسب و کاری هستید به یاد ماندنی شوید.

همه ما آدم ها هر روز توسط فروشندگان مختلف مورد خطاب و بازاریابی قرار میگیریم، از سوار شدن تاکسی گرفته تا غذا خوردن در رستوران. به خاطر ازدحام زیاد تبلیغات که اکثر آن ها تکراری و یکسان هستند ، انسان ها بعد از مدتی به آن ها بی توجه میشوند و فقط تبلیغاتی جلب توجه میکند که کمی متفاوت تر و به یاد ماندنی تر باشد. درست مانند زمانی که از بین کلی دستفروش در حال عبور هستید و کسی توجه شما را به خود جلب میکند که متفاوت تر کالای خود را تبلیغ میکند یا مزیت های یک کالای معمولی را با جملات زیبا تر و متفاوت تر فریاد میزند.

همیشه باید بدانیم که اگر در امر بازاریابی در حال انجام کارهایی هستیم که همه و همه آن کار ها را مشابه ما و به سبک ما انجام میدهند پس نتیجه متفاوتی از آن ها نخواهیم گرفت .

متفاوت بودن ترسناک نیست! ما قرار نیست کاری بر خلاف و در جهت مخالف بازار انجام دهیم ، فقط میخواهیم با کمی حوصله و خلاقیت در فعالیت بازاریابی متفاوت تر باشیم. عجیب بودن توجه همه را بر می انگیزد ولی هر عجیب بودنی بد نیست. یک کار عجیب میتواند همان کار همیشگی و معمول باشد که با خلاقیت و ریسک متفاوت و بیشتری صورت گیرد.

درس دوم: روشن و واضح باشید.

اگر دقت کرده باشید دست فروشان خیابانی در کمتر از دو ثانیه به شما میگویند که به چه کسب و کاری مشغولند خیلی شفاف و واضح!!! کسب وکارهای اینترنتی در بازاریابی خود این درس را باید جدی بگیرند زیرا به محض اینکه یک مخاطب با وب سایت شرکت روبرو میشود باید بدون ابهام و کنکاش زیاد از کسب و کار سر در آورد و به راحتی کالا یا خدمت خود را دریافت کند.

مشتری ها وقت وزمان اضافی برای جست و جو کردن درباره فلسفه وجودی شما ندارند، پس همین الان به کمپین ها، عکس ها، کاتالوگ های تبلیغاتی خود سر بزنید و ببینید آیا توانسته اید به مشتری کمک کنید که با یک نگاه اجمالی از سرویس های شما سر در بیاورد یا نه؟

درس سوم: مشتری را با مزایای خود آشنا کنید.

دست فروشان این کار را عالی انجام میدهند . چنان اغراق آمیز درباره کالای ناچیز خود صحبت میکنند که گاهی شما فکر میکنید چنین کالایی را هیج جای دیگر با این کیفیت و قیمت نمیتوانید پیدا کنید و در صورت نخریدن خود را از طیف وسیعی از مزایا بی بهره ساخته اید!!! شما هیچ گاه برنامه ریزی نمیکنید که از یک دستفروش فلان کالایی را که به آن نیاز دارید بخرید ولی وقتی از کنار دستفروشان عبور میکنید جذب نکات مثبت کالاهای معمولی آن ها میشوید. باید در کسب و کارمان بتوانیم به سادگی با صرف زمان اندک مزیت رقابتی خود را به مشتری انتقال دهیم. باید بتوانیم مانند دستفروشان تعامل با مشتری را افزایش دهیم چرا که هر چه تعاملاتمان با مشتری بیشتر باشد کسب و کار مشتری ساز تر و فروش بیشتر میشود.

درس چهارم: مثل دستفروشان سر و صدا کنید.

این سرو صدا معانی و جلوه های مختلفی دارد. باید همیشه در صحنه حضور داشته باشید وتلاش کنید به چشم بیایید. در هر جایی که احتمال میدهید مردم حضور دارند یا توجه شان به آن سمت است آماده باشید و حضورتان را به آن ها اعلام کنید . از مردم عادی مخاطب و از مخاطبانتان مشتری بسازید. دستفروشان دقیقا همین کار را انجام میدهند آن ها از مردمی که حتی شاید وقتی نیز برای خرید ندارند مشتری میسازند! باید فعالیت های بازاریابی خود را  دیداری  کرده و تبلیغات و حضور در نمایشگاه ها را جدی بگیرید و توجه هات را به سمت خود جلب کنید.