آمیخته بازاریابی را عمدتاً با اصطلاح ۴P (محصول، مکان، ترویج، قیمت) میشناسند.
آمیخته بازاریابی ابزاری تاکتیکی است و سازمان میتواند از آن بهمنظور تحقیق بخشیدن به استراتژیهای خود استفاده نماید. بنابراین آمیخته بازاریابی جزء لاینفک استراتژی بازاریابی به شمار میآید.
اجزای چهارگانه موجود در این ابزار تا حد زیادی توسط سازمان قابلکنترل بوده و میتوانند با نیازهای متغیر گروه هدفی که موردنظر سازمان است و نیروهای متفاوت موجود پیرامون بازار انطباق یابند. عملکرد آمیخته بازاریابی به توسعه و بهبود آن مجموعه کمک خواهد کرد بهگونهای که نهفقط نیازهای مشتریان بازار هدف را ارضا میکند بلکه عملکرد سازمان شما را نیز ارتقا خواهد بخشید.
جهت استفاده از این مدل باید سهگام اساسی که در ذیل به آنها اشارهشده برداشته شود:
۱٫ تحقیق: بهمنظور ایجاد آمیخته بازاریابی که بتوانند دقیقاً با نیازهای مشتریان شما در بازار هدف منطبق گردد، ابتدا باید به جمعآوری اطلاعات بپردازید.
۲٫ تبادل متغیرها باهم: تعیین آمیخته بهینه، یعنی آنچه که باعث خواهد شد تا شما بین جلب رضایت مشتریان خود و حداکثر کردن سودآوری سازمانتان توازن برقرار سازید.
۳٫ بررسی و بازبینی: نظارت و کنترل مستمر جهت درک اثربخش بودن آمیخته بازاریابی به کار گرفتهشده امری ضروری به نظر میرسد، همچنین میتواند کمک قابلتوجهی به درک این مطلب که تا چه حد این آمیخته در زمان مناسب به اجرا درآمده است، مبذول دارد.
محصول: آیا شما واقعاً آن چیزی را تولید میکنید که مشتریانتان میخواهند؟ ممکن است تصمیمات و فعالیتهایتان مبتنی بر توسعه محصولی جدید، اصلاح محصولات موجود و یا حذف محصولاتی که از جذابیت یا سودآوری چندانی برخوردار نیستند، باشد. البته ممکن است فعالیتهای متعددی وجود داشته باشد که به میزان قابلتوجهی با محصول مورد نظر در ارتباط باشند، از قبیل مارک گذاری، بستهبندی، اعطای ضمانتنامه و رسیدگی به شکایات.
مکان (توزیع): آیا محصولات شما به میزان مناسب، در مکان مناسب و در زمان مناسب در دسترس مشتریان قرار میگیرد؟ میتوانید درحالیکه موجودی کالایتان را حفظ کرده و هزینههای حملونقل و انبارداریتان را نیز به حداقل برسانید، به این وضعیت دستیابید. بهاینترتیب تجزیهوتحلیل و مقایسه گزینههای مختلف توزیع پس از انتخاب مناسبترین گزینه، صورت میپذیرد.
البته فعالیتهای متوسط دیگری نیز با مکان یا توزیع محصولات وجود دارد که از آن جمله میتوان به: انتخاب و برانگیختن واسطهها، کنترل موجودی و مدیریت حملونقل و انبارداری بهگونهای که بتوان به حداکثر کارایی ممکن دستیافت، اشاره کرد.
ترویج: باید اذعان داشت که در دنیای واقع فعالیتهای ترویجی متنوعی وجود دارند، البته با توجه به اینکه آیا سازمان تمایل به تولید محصول جدیدی داشته باشد، در آن صورت باید به افزایش آگاهی و تأکید بر ویژگیهای خاص آن محصول بپردازید، درحالیکه ممکن است سازمان بخواهد محصولی را که برای مدت طولانی در دسترس بوده حفظ نماید. بنابراین همواره باید دقت داشت که سازمان باید اثربخشترین شیوه را جهت ارائه پیام مورد نظر به گروه مشتریان هدف خود اتخاذ نماید.
قیمت: مشتریان شما چقدر حاضرند بابت محصولتان بپردازند؟
ارزش کسبشده در یک مبادله برای مشتریان امری حیاتی به شمار میآید. علاوه بر آن، قیمت اغلب بهعنوان ابزار رقابتی به کار گرفته میشود که این نهفقط منجر به جنگ قیمتها میشود بلکه تصویر ذهنی مشتری را هم ارتقا میبخشد. بنابراین تصمیمات مربوط به قیمتگذاری از حساسیت بسیار بالایی برخوردار میباشند.
ازجمله مشکلات موجود در مدل چهار P گرایش آن به افزایش تعداد عوامل موجود است. بسیاری از صاحبنظران عامل دیگری به نام “افراد” را به این مدل اضافه کردهاند. از همه اینها گذشته افراد در این مدل نقش بازاریابان را ایفا مینمایند، آنها بهعنوان واسطه، محصولات و خدمات را در دسترس بازار قرار داده و بهاینترتیب نیاز به بازاریابی از جانب مشتریان/خریداران را پررنگتر مینمایند.
این تصوری نادرست است که فرض کنیم متغیرهای موجود در بازاریابی قابلکنترل هستند ولی این نکته را باید در نظر داشت که محدودیتهایی نیز در این زمینه وجود درد.
اعمال تغییر در قیمت ممکن است بهواسطه شرایط اقتصادی یا مقررات دولتی محدود گردد، البته اغلب اعمال تغییر در طرح محصول و سیاستهای ترفیعی گران تمامشده و قابل پیشبینی است که آموزش و استخدام افراد نیز هزینههای گزافی به بار میآورد و بهسرعت نیز امکانپذیر نیست. فراموش نکنید که همواره چشمانتان را بر روی آنچه که در آنسوی دنیا رخ میدهد باز نگهدارید، چراکه ممکن است تأثیری بیش ازآنچه شما در ابتدا تصور میکردید از خود بر جای گذارند.
در پایان باید گفت که بازاریابی موفق مستلزم داشتن جرئت و جسارت بالایی است با وجود اینکه آمیخته بازاریابی در تجزیهوتحلیل و سازماندهی مجموعه مواردی که به آنها اشاره شد، مثمر ثمر میباشد، اما صرفاً در حکم یک ابراز بود میباشد. بهعبارتدیگر اگر شما واقعاً به چیزی اعتقاد دارید آن را دنبال کرده و روی اعتقاد خود پافشاری نمایید.